زنان جزیرتی علاقه عجیبی دارند هر جا همدیگر را دیدند دور هم جمع شوند و بی توجه به گرمای کشنده خورشید یا بارش باران همانجا یک کُپَک خوشگل ببندند و درباره هر چه دَر ایدا، از آخرین مدل پارچه و قیمت بِنگِری گرفته تا کورینگ کردن پسرها و مسائل فوق العاده صلح آمیز هسته ای کشورمان، بحث کارشناسی راه بیندازند و به تبادل اطلاعات و مذاکرات حساس پشت پرده مشغول شوند تا یه دو ساعتی بگذرد و در این حین وای به حال مردی یا پسری که از کنارشان رد شود. یعنی بیچاره شد رفت پی کارش. دو دقیقه بعد انواع شایعات جورواجور پشت سرش ورد زبان ها می شود. زنهای کُپک زده دست به کار می شوند:

 که هَستَ؟  - چوک فلانی.  – اَخی زشت. رنگ تمبولَک ایهَستَ. به کِن؟!   – نافهمُم . یَه دِقَ ووست. اَ ای طرَفیهُن رَد نَوودِن. هُن . آلام فِهمی. دور دُخت فلانی نِزدِن.   – بَری هم اِکَن. مِی مِناه. هر دو زشت.   – عیش شُن کِیِن؟    - بَکِه بعد اَ رمضان.    – اسم چوک خُ چه شُتِوِ بِسَن؟     - اگَ پُس بَشه بَکِ کامبیز اگَ دُه بَشه بَکِ سولماز.    – دَنگ چِه خُ ای اسمُن بِسِی. اسم چلینگِری.    – هُنَّ. دَخلَ شُن همه همطورِن. ...... مردی با ماشن رد می شود ............... – ایهُن ماشین خُ وا پول دُزی ایگِتی.    – هُ. هم دُزِن هم معتادِن.  - خدا خودی افهمه ای چه کیوُ... پُسُنی همه مَخ... دُهتی وِلَ... ........... در این لحظه من بدبختی که موتورم دیشب خراب شده پیاده رد می شوم و آنها نمی دانند گوش های تیزی دارم ......... وااای لینگی. کُلینگ دِریا. ای ما کیا هَستَ؟ ( نه که چوک که هَستَ ) – رنگ پِی پَشتی اَن ایهَستَ، دِکَل. ایجا چه نَکِردِن؟ - دور خُمُن نِزدِن؟   - دار نَ هَلی ناتارُم ای کار بُکُن. – پروای نین. جذبه خُمُن ایگِتی بِی.   – راست اِگِ. الان چروک مُدِنُ. کَسه دومبال جَوُن ناره به یَک کُدا. – چه، چروک مُدِن؟  - خااا ؟ آلا خوب کارن.

برگردیم به هلر.همه اینترنت و رسانه ها و ماهواره ها را عامل اصلی انتشار سریع اخبار در سراسر جهان می دانند. ولی توی هلر از وقتی که من یادم هست هنگامی که نه اینترنتی بود و نه تلفنی بود و نه تلویزیونی، سرعت پخش اخبار از سرعت نور هم بیشتر بود. معمای لاینحلی بود. کافی بود یک گوشَغی بزنی، دو دقیقه ای توی شهر می پیچید که بله فلانی ایدز گرفته. چه سرّی در کار بود و چه کاسه ای زیر نیم کاسه بود؟ پاسخ ها اینجاست. خبرگزاری فوق آپدیت و حرفه ای هلر، " پیرنا " که دفتر اصلی آن پا رَمُن واقع شده است و هر روز سر صبح تبدیل به شلوغ ترین و پر رفت و آمد ترین بنگاه خبرپراکنی جزیره می شود، شما می توانید با مراجعه به آنجا آخرین تحولات اجتماعی- سیاسی هلر و همه شهرهای قشم و جهان را از موثق ترین منابع علمی جهان دانش و فناوری،  فَتُّم ، زِلخا، شریفَ، آشَکو، رابعَ، حلیمَ و سایر همکاران پر تلاششان دریافت کنید. برای هر نوع خبر در یک گوشه مشخص کُپکی شکل گرفته، آخرین اخبار و شایعه های دریافتی مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار می گیرد و پس از تأیید نهایی با رعایت مفاد " چُلُس نامه " امضا شده توسط همه اعضا وارد چرخه مکالمات و محاورات و شایعات مردم غیور هلر می گردد. این خبر نامزدی من با چپیحه را هم همین ها پخش کردند توی هلر. خبر فوق محرمانه بود. خود چپیحه هم نمی دانست ما نامزدیم. نمی دانم علم غیب دارند، با اجنه در ارتباطند یا ... خبر به هم خوردن نامزدی ما را هم  پیش از اینکه ما تصمیم به آن کار اشتباه بگیریم همین ها پخش کردند توی هلر. سر آخرین قرارم با چپیحه ، قرار خداحافظی ( دهلیز خانه شان ) بودیم که از تو کوچه صدای دو تا پیرزن آمد که می گفتند چپیحه برای همیشه خواهد رفت. چپیحه به شدت تکذیب کرد ولی ... آه ... درست بود. چپیحه برای همیشه رفت.

(بسه بابا. دیگه مثلاً بغضم می ترکه و نمی تونم ادامه بدم و سرم را می اندازم پایین و تا خوابم نبرده زار زار می زنم زیر گریه و خواب چپیحه را می بینم و...)

راستی اگر سوژه مناسبی سراغ داشتید خبرم کنید. .... این سوژه را نمی گم که. اون سوژه. دارم دنبال یک سوژه خوب می گردم. البته سوژه که نه . دختر خوب، یا به قولی سوژک خوب.