مردکا تلو، یالله مث آدم کله خو بکرد زیر، راه خو برو و به کار و بار نداشتۀ خو برس. چه کار داری زل می زنی به این و اون؟ خالو اگه اونجا راحت بودی و نگاه به این و اون باب بود، اینجا از این خبرا نیست. سر خر پایین، برو و بیا و چشاتو ندوز به این و اون که یهو دیدی یه بلایی سرت آوردم که هم خودت پشیمون بشی و هم خودم. خالو هر آدم غریبه ای که وارد یه جامعه جدید میشه باید یه مقدار اون مغزش رو به کار ببره و سعی کنه خودش رو وفق بده با شرایط جدید، نه که تو اومدی اینجا و اون فرهنگ غنی خودت رو گذاشتی رو کول و همینجور مث چی داری پخشش می کنی تو دیار ما. نگاه ننداز خالو. راه خودت رو برو و نذار کار به جایی برسه با زور و فشار بفرستیمت تو راه خودت.

یه سوال فنی. "ملاحظه" یعنی چی؟ تا حالا  این کلمه به اون تاوَه تَر روی کله ت خورده؟ محض اطلاع شما باید بگیم که آدم باید همیشه هوشیار باشه و بدونه کجاس و چیکار داره می کنه. این دنیا پره از آدم. فقط خودت نیستی. بقیه هم هستن و همه شون هم یه حق و حقوقی دارن. بدون و آگاه باش کجایی، چیکار داری می کنی. یه وقت کارایی که می کنی مخل زندگی مردم نباشه. یه وقت آسایش ما، مایه آزار و اذیت دیگران نباشه. یه کارای عتیقه ای ازت سر می زنه انگار تو واقعاً خیال کردی فقط خودت و خودتی تو این دنیا. نه خالو از این خبرا نیست. تا خودتی و خودت که خب هیچ، صد درصد مختاری هر کاری بکنی. هر کاری هم میخای بکن، کسی که چیزی بهت نمیگه. ولی تا یه نفر دیگه پیدا شد، اوضاع تغییر می کنه. دیگه اون صد درصد آزادی عمل تو تبدیل میشه به پنجاه درصد سهم خودت، پنجاه درصد دیگه سهم اون یکیه. دیگه مث قبل نیست. باید یه ملاحظاتی رو رعایت کنی. اون نفر دوم هم هست. آزادی ما محدود شده دیگه. نفر دوم هم یه حق و حقوقی داره. الان تا اونجایی آزادی که حق نفر دوم ضایع نشه. این نکات رو باید "ملاحظه" کنی.

همین که نفر سوم هم از راه رسید، الان باید حقوق اون رو هم رعایت کنی. به همین ترتیب، حقوق افراد دیگه هم باید محترم شمرده بشه. حالا ببین چند نفر دارن تو جامعه کنارت زندگی می کنن. آیا فقط خودتی؟ نخیر. کلی آدم محترم هستن که دارن دور و برت زندگی میکنن و به حقوقت احترام میذارن. این نکات رو تو کودکستان به بچه ها یاد میدنا. الان یه انتظار کوچکی که ازت میره اینه که یه کم ملاحظه این و اون رو بکنی. فقط خودت نیستی. آزاد هستی ولی این آزادی محدوده. تا اونجایی آزادی داری که مخل حقوق بقیه نشی. مثلاً کوچه مال همه مردمه. همه حق دارن توش رفت و آمد کنن. داریم با ماشین رد میشیم، بعد از روبرو با موتور میای، قشنگ از تو وسط کوچه هم میای. خب چشم داری ماشین داره از روبروت میاد بزن برو گوشه تا ماشین هم بتونه راحت رد بشه. میمیری؟ توقع داری ماشین از سر راهت بره کنار؟ چطوره راننده ماشین بیاد پایین برات یه نوشابه هم باز کنه؟ بعد این هیچ، کنار که نمیری تازه همونجا وسط کوچه موتور رو خاموش می کنی و پیاده میشی میری تو خونه؟ الان تکلیف ماشین چیه که میخاد رد بشه بره کار داره؟ پیش خودت و توی اون کله پوک خودت چی فکر کردی؟ اون باید منتظر بشه توی نحس برگردی و موتور رو برداری بری تا بعد اون بتونه رد بشه؟ آخه جلبک، تو کی هستی اصن؟ گِشِر، سر تلو تو به تنت می ارزه اصن؟ تو رییس سازمان مللی؟ گیریم که باشی، بازم حق نداری اینقد بی ملاحظه و مسخره باشی. تازه تو رییس مستراب خونه ت هم نیستی. مردکۀ جوک.  

پیش خودت فکر کردی مردم باحالن، صبر می کنن تا توی مسخره بری تو خونه مسخره ت، به کار مسخره ت برسی برگردی تا موتور مسخره تر از خودت رو از راه برداری، مسخره؟ حالا که رفتی، دو ساعته نمیای؟ ملت منتظر سر و کله نحس و مسخره شما هستنا، که بیای کهنه موتور مسخره خودت رو برداری بری پی کار مسخره خودت مسخره. مردم عجله دارن. کار دارن. مث توی مسخره بیکار نیستن که. "ملاحظه"

از این بگذریم. تو با این بی ملاحظه بودنت اصن نباید روت بشه سرت رو بیاری بالا یا بری تو مغازه ها. حالا پررو هم که هستی میری تو مغازه ها. خداییش این کار عتیقه و مسخره یعنی چی که میخای همه به احترام شما از راه برن کنار که معطل نشی و سریع به کار خودت برسی. خالو، همین که ملت با این شخصیت و فرهنگی که از تو سراغ دارن، سرت رو نمی گیرن جا بدن تو اونجات باید بشینی خدا رو شکر کنی. میری تو مغازه ها، میخای سریع کار خودت رو بکنی بری، بعد برا همین، خانوما رو هُل میدی که برن کنار از سر راهت؟ تو چرا همچینی؟ قیافه ت مسخره. کارات مسخره. شخصیتت مسخره. چِته تو؟ چه مرگته؟ چرا همچینی؟ خداییش واقعاً همینجوری هستی یا داری مسخره بازی در میاری؟ این حجم از مسخره بودن سابقه نداشته تو دنیای اسلام. چطورن واگر تو خالو؟ یه جوری به نظر می رسی انگار یکی هست بهت حقوق روزانه میده که مسخره باشی و بری اینور اونور و مسخره بازی در بیاری.

با این اوضاعت تازه داری همش میری اینجا اونجا دنبال کار؟ روت میشه؟ جای کار، یه چیز دیگه هم کسی بهت نمیده با این وضعی که داری.

بشین یه چند ماه یا چند سال پیش خودت، فکر کن با خودت. ببین چی شده؟ ببین چرا همچینی تو؟ چرا؟ می دونی و همینجوری راحتی، یا اصن متوجه وخامت اوضاع نیستی؟ بشین فکر کن. خوب فکر کن. موتورت رو هم از سر راه ملت بردار. خانوم ها رو هم هل نده. به این و اون هم زل نزن که میام جغرافیای صورت مسخره ت رو دچار یه تغییر و تحول اساسی میکنما. فکر کن، فکر. بیا و یه جهاد کن و ملاحظه کردن رو یاد بگیر. برا خودت و برا جامعه و برا کل بشریت لازمه. بای.