تعارف

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 3
باردید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 602
بازدید سال : 1520
بازدید کلی : 196462

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 602
بازدید کل : 196462
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : Chepih
تاریخ : چهار شنبه 23 شهريور 1390
نظرات

 این یک نمونه از انواع  تعارفات هلری بود. اولش وای که چقدر مؤدب. بعدش وای که چقدر محدب. البته خودتان هلری ها را که می شناسید.با معرفت و با ایمان. فقط یه چند نفر که خیلی به " حساب حساب، کاکا برادر " اعتقاد دارند این جوری رفتار می کنند و هیچ اشکال شرعی هم نمی توان به کارشان گرفت. تعارف در همه شهر و روستاهای جزیرۀ دوست داشتنی ما یک امر رایج و متداول است. ما با بررسی چندین نمونه تعارف نه چندان عادی، دو نمونۀ مشخص را برایتان گلچین کرده ایم و با پاره ای اطلاعات اضافی به اطلاع شما مردم تعارفی جزیره می رسانیم.

روز عید فطر است در یکی از شهرهای جزیره:
 

سلام. عید شما مبارک. حلال به ما بکنی. اگَه بدی اِدّیده به بزرگواری خُ ببخش. بِنین بخور. دهنتو شیرین بکن. دیگه چه خبر. احوال کِرِگُن؟ چه نَکِردین. هنیزا نه کار صادرات گوگای؟ ماهه چند؟   - الحمد لله. ماهه سی و دو سه میلیون در نواردم.   – بفرما شیرینی تر. پسته. میوه.      ( دو ساعت بعد صاحبخانه رو به زن و بچه هاش )     - پدرسوختۀ دولَک تِلو. سیر نشوو. سفره خالی ایکه. ده تکه شیرینی ایخَه. پسته اُن هُشک ایکردی. موز با ای گَپی به یک لقمه عوک ایکه. اَگَه نَمگُته کار اُمهَه باید برم، چیزی اَ سفره نشنِها. حسابی تینگ به خُ ایکه وُ رَ. بیغ اَ اِشکُمی.

 

ما که علم غیب نداشتیم. هَمی خالد خاور به ما گفت. از تعارفات سوزایی ها رازهایی دیگر را هم افشا کرد که ما آدمهای راز دار متدین، بنا به دلایل امنیتی و حفاظت اطلاعاتی، نمی توانیم آنها را منتشر کنیم. فقط بدانید و آگاه باشید که سوزایی حساب کتاب سرش می شود. نفر اول کلاس های آمار، سوزایی ها هستند. پسته از سفره شان برداری، حتی اگر پوستش را هم بریزی توی جیبت، باز هم راحت در می آورد که چند دانه پسته به او ضرر زده ای.        سوزایی هم برای ما پیشرفت کرده. توی وبلاگ های آنها دیدیم عکسی گذاشته بودند و زیر آن واسه ما درج فرموده بودند که: "عکسی بسیار قدیمی و باستانی از سوزا وقتی کوچه ها هنوز آسفالت نبود!" مثلاً انگار دو قرن است کوچه هایشان آسفالت شده. و به یاد می آوریم کوچه هایشان را. پر از گوگا. یعنی اگه می خواستی از این سر یک کوچه شان به آن سو بروی باید پاچه هایت را میزدی بالا و بین گوگا ها جاخالی می دادی و پس از تلاشی مضاعف، خسته و کوفته و پا گوگایی به مقصد می رسیدی. آنجا بود که به اهمیت لینگ در این دنیای مدرن بیش از پیش پی می بردی. الان هم واسه ما کارخانه می زنند. واسه ما کارخانه نوشابه سازی زده اند به اسم گوگا کولا. جالب اینجاست که شاعر در این مورد گفته است:   سوزا ، سوزا ، عشقت منو کشت.    تنها توی کوچه هات / جز گوی گا چی دیدم / تو خواب و بیداری / گوی گا را می چیدم / تو با منی گوگا / هر جا که پا کشیدم .     گوگا ، گوگا ، بویت منو کشت.       به هر حال. ما که با سوزایی ها پیله نیستیم. اتفاقاً هلری و سوزایی از وقتی بوده روابط حسنه با هم داشته اند. همین محمه سوزایی یکی از بزرگترین اشتراکات فرهنگی – اجتماعی هلر و سوزا است.
 

در مورد تعارفات رمچاهی ها هم یک چیزهایی شنیدیم. اولش باورمان نشد. رمچاه آدم بامعرفت زیاد دارد ولی گویا یه چند نفری هم هستند که تعارف کردنشان یه کم یه جورایی یه جوریه. مثلاً اگر چنین اشتباهی کنید که بروید خانه شان، تا خودت از آنها نخواهی، چیزی برایت نمی آورند. باشه که حتی از تشنگی یا گشنگی در حال سکرات موت باشی. اگر هم حس مؤدب بودنشان گل کند و بخواهند خود سر صحبت را باز کنند، اینجوری تعارف می کنند:" تو که یه وقت خدای نکرده غذا که نمیخای که ایشالله ؟" با این لحن تعارف حرفه ای، اگر روی سگ هم داشته باشی نمی توانی بگویی " چرا. میخام" . تعارفات رمچاهی شده ضرب المثل. شاعر هم در این زمینه بی کار ننشسته و میگه:         یه کاشغ بود یه گیاه بود /  رمچاهی ما چه سیاه بود / یه قاچاقچی تو ستاره / انگار از اون ور ماه بود / یه تعارف توی رمچاه / دل من چه بی پناه بود.

 

 به هر حال. رمچاهی ها هم واسه ما پیشرفت کرده اند. بعد از بازارهای مروارید و صدف و دودلفین و دریا و خلیج فارس و بقیه، فقط مانده بود بازار کاشخ هم ساخته شود تا زنجیره بازارهایی با اسامی مرتبط به هم به پایان برسد که آن هم به همت رمچاهیان عزیز تحقق یافت.
خُب، هم شهریان و هم جزیره ای های تعارفی محترم. شما چطور. آیا تعارفی هستید؟ مگر ممکن است نباشید. چقدر تعارفی هستید؟ در تعارف پیرو چه سبکی هستید؟ اگر سبک مخصوص خود را دارید برای ما بازگو کنید. تعارف را کنار بگذارید. حرف دلتان را بزنید. منتظریم.
به پایان آمدیم مطلب، تعارف همچنان باقیست.
 

 


تعداد بازدید از این مطلب: 325
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود