|
|
تبلیغات
<-Text2->
یادتان می آید تا چند سال پیش یک برچسب معروف یا یک برگه آچار بود که کاسب ها روی در و دیوارهای مغازه ها نصب می کردند و رویش در مدح، ثنا و ستایش " نقد " و در نکوهش و شماتت " نسیه "، سه عامل و فاکتور اصلی یک نسیه فروش نوشته شده بود و بالای آن ها با تأکید فراوان درج شده بود که ما این چیزهای خوب را نداریم؟ آن سه عامل از این قرار بود. عمر نوح. گنج قارون. صبر ایوب. این نوشته جالب را زمانی که هنوز بازار نسیه دادن داغ داغ بود توی مغازه ها می شد دید، ولی در حال حاضر که کمتر فروشنده ای ریسک نسیه فروشی را با دل و جان می خرد، قضیۀ نسیه اصولاً مطرح نیست که قرار باشد برگه ای در تقبیح آن روی دیوار مغازه ای زده شود. اگر هم جایی همچون برگه ای را دیدی بدان از همان عصر قاجار آنجا مانده و از اجداد صاحب مغازه به او به ارث رسیده است. این مطلب را در خاطر مبارکتان داشته باشید تا برویم سراغ اصل مطلب. به مصداق این قضیه با سومین فاکتور از مجموعه عوامل لازم برای نسیه فروشی توجه فرمایید. جوان ناکام در پی ناکام ترین بازگشایی ناکام یک موسر تراشی ناکام برای سومین و ناکام ترین بار باز هم گویا ناکام می ماند.
این جوان ناکام که در دفعات نامتناهی قبل ، دو یا نهایتاً در اوج دوران خوش شانسی ادوار مختلف زندگی پر برکت و پر فراز و نشیب خود، سه و یا خیلی دیگه حداکثر، چهار روز پس از بازگشایی آرایشگاهش، مورد ضرب و شتم و قتل و جرح مردم غیور هلر قرار می گرفت و به محل کارش هم خسارات جدی وارد می آمد و وسایلش هم توقیف می شد، ناامید نگشت و بار دیگر در حالیکه از مدت ها قبل بی صبرانه منتظر افتتاح مجدد پروژه عظیم کسب و کارش بود، با عزمی جزم و ایمانی راسخ، مقتدرتر از قبل پس از تلاش و کوشش های خستگی ناپذیر و بی وقفه، از کوچک ترین فرصت به وجود آمده برای بازگشایی آن نهایت استفاده را کرد و بالاخره موفق به بازگشایی سرتراشی برای بار "خدا خودش می داند" ُم شد. به گفته اطرافیان ناکام این جوان ناکام تر از خودشان( که در حال حاضر و بدون تردید موقتاً، به کام خود رسیده) این مهم میسر نشد مگر با صبر، صبر و صبر. عجب چیز خوبی است صبر، اما، حس ششم ما کار می کند، خیلی خوب هم کار می کند، بیشتر از پتان ها جان می کند، زور می زند و نتیجه کار را اینگونه به استماع مردم با فرهنگ شهر عزیز و آرایشگر پرورمان می رساند که ها: مطمئنیم چند روز دیگه مغازه اش را این دفعه آتش نمی زنند، منفجر می کنند. چه سوتی جدیدی در کار باشد چه نباشد. بگذریم.
ملاحظه می فرمایید که یکی از افسانه های جهان معنویت در مورد ایشان، قشنگ و تر و تمیز صدق کرده است. آیا می توانید برای دو تا موارد باقی ماندۀ فوق الذکر، مصداقی را در هلر یا جاهای دیگر بیابید؟ برای عمر نوح، نوحی با عمر بالا توی هلر، هر چه گشتیم پیدا نکردیم. ولی هستند پیرمرد و پیرزن هایی بالای صد سالی که انشاالله تا سالهای سال زنده باشند. برای گنج قارون، به نظرم بتوان چند تا مثال توی هلر پیدا کرد. ما اسم نمی بریم که. مردم خودشان بهتر می دانند. ما را هم که می شناسید. مگه تا حالا به کسی بد و بیراه گفته ایم؟ نه. مگه پشت سر کسی غیبت کرده ایم؟ نه. الان هم همین روال را رعایت کرده، از اسح.. و بانک مَلی و مُنَوَّر و حمّید و کلی قارون گدا نما و بقیه قارون ها اسم نمی بریم. باشد که خدا ما را به راه راست هدایت کند. نه نشد. باشد که خدا راه راست را به سوی ما کج کند. بای.
مطالب مرتبط با این پست
|
|