هلر چند تا کوچه داره؟ چند تا سالن آرایش زنانه داره؟ حالا این دو عدد را با هم مقایسه کنید. چی کشف کردید؟ چی؟ چیزی کشف نکردید؟ بابا شما دیگه چقدر خنگید. رحمت به دلا... . معلومه دیگه  بله. توی هلر به ازای هر کوچه، یک سالن آرایش وجود دارد.

 آخه زنان را چه به آرایشگری و زیبا سازی و بتونه ریزی و روکاری و داوِشت و سفید کاری و رنگ آمیزی. آخه زنان را چه به این سوسول بازی ها. تعداد آرایشگاه های زنانۀ ما کم کم دارد به حدود سه چهار برابر آرایشگاه های مردانه می رسد. آرایشگاه های مردانه، چقدر کارشان درست است. هم از نظر موقعیت جغرافیایی برای همگان مشخصند و هم کارنامۀ شفافی دارند. در آنها کاری جز کوتاه کردن مو و حالت دهی و سایر کارهای معمولی انجام نمی شود. اما آرایشگاه های زنانه چه؟ فقط دو سه تایی رسماً و با مجوز و در ملأ عام دست به کار شده اند و خدا می داند چند تا به طور مخفیانه و بدون تابلو تبلیغاتی و حتی بدون مجوز به کسب و کار می پردازند و دختران مردم را صافکاری ، تاب گیری ، گریس کاری و پنچرگیری می کنند. کسی هم چیزی به آنها نمی گوید. بعد می گویند مردان جنایت کار جزیرتی، خانم ها را از حقوق اجتماعی شان محروم کرده اند و آنها در این جامعۀ مرد سالار، مظلوم واقع شده اند و ... .

 برای ما آرایشگاه می زنی؟ به خدا با این قیافه هایی که ما دیده ایم، با آرایش چیزی درست نمی شود. با آن دماغ شبیه منقار و آن لب و لوچۀ شبیه پوزه و با سایر ناهمواری ها، کارشان با جراحی هم راه نمی افتد چه برسد با یک آرایش و تزیینات ظاهری. مال بعضی ها تیشه و اره و بولدوزر و شخم زنی و لینگار لازم دارد. اصلاً چه کاریه؟ به نظر ما اصولاً دختر آرایش نکرده اش بهتر و زیباتر است. بلد نیستند آرایش کنند می زنند پدر صورتشان را در می آورند. بلد نیستند ابرو بردارند. ابرو که چه عرض کنم. جنگل های آمازون. با مته و دِرِل و اره برقی و انبر قفلی می افتند به جانش، آنرا کج و کوله و یه وری کرده و اوضاع را بدتر از قبل می کنند. قبلاً می شد به زحمت یک لحظه نگاهشان کرد و سریع سر را چرخاند، اما حالا چه؟  آدم چندشش می شود. به قول معروف جُن دَم سینگ می زند. برخی ها اولش خوشگلند بعد مثلاً به خیال خام خود آرایش می کنند اما چون بلد نیستند، شبیه مترسک می شوند.

حالا دیگه واسه ما آرایش می کنی؟ آن دختری که دارد عروسی می کند حسابش جداست ولی ... بقیۀ دخترها ... آرایش می کنی واسه ما؟  خُ کی نگاهتان می کند؟ ابرو بر می داری؟ به قیافه ات می رسی؟ لکه بر و زنگ زدا و سمباده و سوهان می کشی به صورتت؟ خوبه. ادامه بده. موفق میشی. 

همۀ این ها را نوشتیم برای چه؟ به خاطر اینکه تابلوهایی فراوان نظر ما را شدیداً به خود جلب کرده بود. به خاطر اینکه نمی دانستیم بخندیم یا گریه کنیم. در مورد حاد و خطرناک تر آن به تابلویی با محتوای کندوهایی زیبا برخوردیم. سرحدی آمده واسه ما عسل بسته. کمر همت به تهاجم فرهنگی بسته. به خیال خام خود می خواهد دختران جوان ما را زیبا کند. کسی نیست خودش را زیبا کند. بابا عسل. بابا مربا. بابا حلوا شکری. بابا لوبیا. بابا جذبه. موردی دیگر هم وجود داشت که به خاطرش نمی دانستیم بخندیم یا گریه کنیم. به خاطر خانومی که زیبایی را به فراسوی افلاک و ماورای اقیانوس ها رسانده است. دیگه مد زیبایی رفت. الان باید به فکر جایی در فراسوی زیبایی بگردید. یعنی چه می کنه این فراسوی خوشگلی. الان دیگه کی میره دنبال اینکه خوشگل کنه. خوشگلی مال عقب مانده های دهاتی است. برو فراسو را بچسب که کولاک می کند. بابا فراسو. بابا ماورا. بابا باکلاس. بابا خوشگل. بابا جمال. بابا تیپ. بابا فر مژه. بابا کُپ ابرو.   

زشت، بدترکیب و بی ریخت برو تو کندوی عسل و فراسو، خوشگل محله، پری شهر قصه و ماه شب چارده بیا بیرون. الناز شاکردوست چطوری معروف شد؟ یک سری آمد هلر رفت تو این سالن ها و تمام. همین آنجلینا جولی خودمان را نگاه. ماهی یک بار تشریف می آورد فراسو و عسل، تجدید تیپ می کند و بر می گردد هالیوود.  این مؤسسه های زیبایی باحال به عنوان آرایش صورت و مو و مژه در دفاتر اسناد و املاک به ثبت رسیده اند و در همین راستا، با منقار و پوزۀ مراجعه کنندگان هم ور می روند. ما که امکاناتشان را ندیده ایم ولی از جاسوسان شنیدیم آنجا در واقع یک کارگاه بزرگ است که در آن همۀ صنایع با هم در راستای زیبا سازی ملت بسیج همگانی شده اند. از دستگاه های برش و عمود بُر گرفته تا دستگاه های جوشکاری و منبّت کاری گرفته و جرثقیل. ما که آخرش نفهمیدیم چرا اینها این همه روی "فقط آرایش صورت" تأکید می کنند. مگر آرایش جای دیگر هم وجود دارد؟ جل الخالق.

به لطف همین زحمت کشان عرصۀ زیبایی در اقصی نقاط این جزیرۀ پهناور، حال ولایت ما به یک تِکَّه دان تاریخی تبدیل شده است.

اینجاست که شاعر می سراید: 

اون قد و بالا را ببین چی کرده/ چشمای زیبا را ببین چی کرده/ ناز و اداها را ببین چی کرده/ غنچۀ لب ها را ببین چی کرده     تو دلربایی بهترین/ تو مهربونی اولین/ دلش که باوفاترین/ بهش بگو صد آفرین     ازش بپرس کجاییه مال کدوم دیاره/ میون خوشگلا تکه چون و چرا نداره     دختر پی پشتو نگو میخام براش بمیرم / با یک نگاه آشناش به دام اون اسیرم/ دختر رمکانو ببین لباش گل اناره / از سرتا پای اون عشق و صفا می باره.     اون دلبر و طنازه/ حتماً ما شیب درازه     خوشگل توریانه / زادۀ جیجیانه     چه خوش سر و زبونه/ دختر خور خرونه    این همه مهربونه/ دختر گربدونه       دختر قشمی مثل پری کشته منو با دلبری / چه خوشگله و چه خوشگله حتی به زیر جِلوِلی.

از دل کوچه پس کوچه های شهر، استعدادهای ناب آرایشگری دست به کار شده اند و از در و دیوار تابلو عَلِّک کرده اند که بله نمی دانم کلیون یا کلوین نمی دانم چی چی. اسمشان هم که مشکل دارد.

این سوژه قرار بود زیر تیتر تبلیغات نوشته شود اما به توصیۀ دوستان محترم در مطلبی مستقل عرضه شد و با اعمال سانسور شدید از طرف اطرافیان، به این حال و روز در آمد و خراب شد. دربارۀ همۀ آرایشگاهه ها نوشته بودیم ولی قسمت نشد در این پست به استحضار شما برسد. اگر اطلاعات تکمیلی خاصی دربارۀ این اماکن فرهنگی، هنری، صنعتی دارید به ما بگویید. اگر در شهر و دیارتان آرایشگاه زنانه فت و فراوان است به ما اطلاع دهید. با ما درد دل کنید. به آرایش اعتقاد دارید یا نه؟ آیا آرایش کردن حق مسلم ماست؟ هدف آرایش کننده ها از این کارشان چه بوده؟ وظیفۀ ما در قبال این افراد چیست؟ آیا پسرانی که از آرایش های دخترانه استفاده می کنند و خودشان را کرده اند مؤنث، دیده اید؟ به نظرتان باید چکارشان کرد؟ منظورمان این است که باید چطوری آنها را چیز... و آیا خود شما آرایش می کنید؟ چرا و چگونه؟ دوست دارید ( داشتید ) نامزدتان آرایش کند؟ این اجازه را به دخترتان می دهید؟ چرا؟

بای.